مليناي من و اميد

جیگر طلای هفت ماهه ی مامان

.   عزیز دل مادر هفت ماهه شدنت مبارک. هفت عدد مقدسیه. مثل خودت که یه فرشته پاک و مقدسی برای من ... خوشکل مامان کلی اکتیو و فعال شده و از وقتی می تونه چهار دست و پا بره دیگه جایی بند  نمیشه و همش این ور و اون ور میره. از 93/5/4 کاملا  تونست بره. 10 مردادم برای اولین بار کمی از موهاشو کوتاه کردم و واسش یادگاری نگه داشتم. عسل مامان کلی خوردنی شده. بهش میگیم ملینا شادی کن . سرشو تکون تکون میده و  می خنده..  از 20 مرداد دست زدن رو یاد گرفته. تا میگیم ملینا دست دست. سریع دست میزنه و می خنده. سرشو هم تکون میده از خوشحالی. اسم خودش رو هم میدونه. تا میگیم ملینا سریع برمیگره ...
26 مرداد 1393
1